ایستگاه سراب

متن مرتبط با «کرگدن» در سایت ایستگاه سراب نوشته شده است

کرگدن

  • من فکر کرده بودم گاو که به دمش برسد یعنی دیگر آخرهای انتظار است کافی است کمی !( فقط چند روز دیگر)صبورتر کمی مقاومتر کمی طاقت بیشتر بیاوری و تمام بشود و خلاص اما نگو این مثلها معنیهای پنهانی هم دارند که تا مصداقشان نباشی خودشان را نشان نمی دهند .یکی برود به مادرم بگوید پوست کندن گاو که به دمش برسد تازه کار سخت میشود.یعنی همه آن سختیهای قبلش هیچ تازه اول کار است . هزار سال پیش توی باغ وخش دابلین کرگدن دیدم .از آنجا که فوبیای لمس حیوانات دارم سعادت لمس حیوان بیچاره را از دست دادم اما چشمم که خطا نمی کرد پوست کرگردن مثل گِل خشک شده چسبیده بود به بدنش .هنوز یادم هست که چشمها می گفتند این دیگری زبری,کرگدن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها