ترانه ما

ساخت وبلاگ

زخمی تر از هميشه از درد دل سپردن
سرخورده بودم از عشق در انتظار مردن

هر دو تامون عاشق ترانه ایم .هر دوتامون متن ترانه برامون خیلی مهمه .مدتهاست دارم فکر می کنم اگه قرار باشه قصه یار شدن یار جان را بنویسم باید از این ترانه شروع کنم .


با قامتی شكسته از كوله بار غربت
در جستجوی مرهم راهي شدم زيارت

رفتم برای گريه رفتم برای فرياد
مرهم مراد من بود كعبه تو رو به من داد

فقط کعبه نبود تبسم بود. بهم گفت این آقایی که بهم معرفی کردن خیلی مودبه .راست کار من نیست ... بعد یه نگاهی بهم کرد وگفت : بحون خودم این کوپ تویه ! بعد کلی خندیدیم و چرت و پرت گفتیم .


ای از خدا رسيده ای كه تمام عشقی
در جسم خالی من روح كلام عشقی
ای كه همه شفایی در عين بی ريایی
پيش تو مثل كاهم تو مثل كهربایی

یعنی دم اردلان سرافراز گرم .از کجا میدونست که اینطوری سرود.

مخصوصا این قسمت :
هر ذره از دلم را با حوصله زدی بند
اين چينی شكسته از تو گرفته پيوند

او شکسته های مرا بهم بند زد. نه اینکه خودش شکسته بندی بلد باشه .او فقط بلد بود به من فرصت بدهد تا آرام شوم .تا رام شوم .تا قرار بگیرم .باید درباره فرثتها هم بنویسم .


ای تكيه گاه گريه ای هم صدای فرياد
ای اسم تازهء من كعبه تو رو به من داد

اینکه بلد باشی شانه ای باشی برای گریه های کسی یعنی دوست داشتن را بلدی و او بلد بود .


من زورقی شكسته م اما هنوز طلایی
طوفان حريف من نيست وقتی تو ناخدایی

او آن زورق شکسته طلایی را به ساحل آرامش رساند و قرار گرفت . دیروز که گفتم این ترانه ماست .خندید و خواند :


بالاتر از شفایی از هر چه بد رهایی
ای شكل تازه ي عشق تو هديه ي خدايي

. من برایش خواندم :
با تو نفس كشيدن يعنی غزل شنيدن
رفتن به اوج قصه بي بال و پر پريدن

و با هم خواندیم :
ای تكيه گاه گريه ای هم صدای فرياد
ای اسم تازهء من كعبه تو رو به من داد

ممنونم تبسم

ایستگاه سراب...
ما را در سایت ایستگاه سراب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : istgahesarabo بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 14 خرداد 1403 ساعت: 18:16